محورهای حاکمیت بالینی

1391/4/17 0:0
محورهای حاکمیت بالینی 1. مدیریت خطر 2. استفاده از اطلاعات 3. اثر بخشی بالینی 4. تعامل با بیمار و جامعه 5. ممیزی بالینی 6. مدیریت کارکنان 7. آموزش و مهارت آموزی شرح هفت محور اساسی در نظام حاکمیت بالینی : محور اول مدیریت خطر Risk Management آنچه در این محور مورد توجه است شامل سلامت و ایمنی، کاهش ریسک بالینی، پایش شکایات ،خط مشی ها و روش های اجرایی به روز شده، سیستم های گزارش دهی و پیگیری رویدادهای نامطلوب است. تعاریف: • مخاطره - هر وضعیت واقعی یا بالقوه که می تواند باعث صدمه ، بیماری یا مرگ افراد ،آسیب یاتخریب یا از دست دادن تجهیزات ودارایی سازمان شود • ریسک - احتمال مخاطره یا عواقب بد ، احتمال قرار گرفتن در معرض آسیب • شدت – نتیجه قابل انتظار از لحاظ درجه صدمه ، آسیب به اموال ، و یا دیگر موارد مضری که می تواند اتفاق بیفتد • احتمال - احتمال رخ دادن یک رویداد تعریف مدیریت ریسک در حوزه سلامت : انجام فعالیت های بالینی و اداری برای شناسایی ، ارزیابی ، و کاهش خطر آسیب به بیماران ، کارکنان ، و ملاقات کنندگان و خطر از دست دادن خود سازمان. سطح ریسک : • ناچیز : هیچ عملی مورد نیاز نیست • قابل تحمل : هیچ کنترل بیشتری مورد نیاز نیست • متوسط : اقدامات کاهش خطر باید اجرا شود • اساسی : فعالیت باید تا زمانی که ریسک کاهش یابد شروع نشود. تحمل ناپذیر :فعالیت باید تا زمانی که ریسک کاهش یابد شروع نشود و اگر کاهش ریسک امکان پذیر نیست فعالیت به کلی انجام نگردد رویکرد مدیریت ریسک: • رویکردهای "واکنشی" و "بلادرنگ” • آموختن از چیزهایی که اشتباه انجام شده است (واکنشی) • جلوگیری از خطرات بالقوه که در خدماتی که مراکز درمانی ارائه می کنند تاثیر می گذارد (بلادرنگ) محور دوم استفاده از اطلاعات Use of information استفاده از فناوری اطلاعات و مدیریت جامع آن، ایجاد و ارایه اطلاعات برای بیماران و برقراری ارتباط با برنامه های آینده در این محور مورد بررسی و توجه است. هدف استفاده از مدیریت اطلاعات در حاکمیت بالینی نظام سلامت شامل موارد ذیل می باشد: بهبود دسترسی به معیار شاخص های بالینی تعیین شده توافق بر روی شاخص های عملکرد بالینی هر متخصص ایجاد بانک اطلالاعاتی و برنامه انتشاراتی هماهنگی با اصول حفاظت از اطلاعات بهبود ارتباطات داخلی محور سوم اثربخشی بالینی Clinical Effectiveness اثر بخشی بالینی همانا استفاده از بهترین دانش، برگرفته از پژوهش، تجربه بالینی و ترجیحات بیمار برای دستیابی به فرآیندهاو نتایج مطلوب مراقبت از بیماران می باشد. دستیابی به اثربخشی بالینی از طریق مجموعه ای از فعالیتهای ارتقای کیفیت زیر امکانپذیر است: - شواهد علمی و به روز، راهکارهای بالینی، دستورالعملها و استانداردهای علمی برای تعیین و ارائه بهترین روش مراقبت و درمان - ابزارهای ارتقا کیفیت (مانند چرخه ممیزی بالینی، چرخه های سریع ارتقای کیفیت و ...) - ارزیابی مستندات و ... به منظور تعیین هزینه اثربخش بودن خدمات و مراقبتها محور چهارم تعامل با بیمار و جامعه Patient and public involvement در این محور به مسائلی چون اهمیت ارائه مشاوره به بیماران و مدیریت خدمات ارتباطی، توجه به بیمار بعنوان شریک و درگیر کردن او در امر درمان و ایجاد فرهنگ انعطاف پذیر و مشارکتی پرداخته می شود. بر اساس این محور بیمارستان بایستی فرایند رسیدگی به شکایات را به منظور افزایش وفاداری،‌ رضایت بیماران و نیز بهبود کیفیت خدمات به گونه ای کارا و اثربخش طرح ریزی و طراحی نماید. محور پنجم ممیزی بالینی Clinical Audit تعریف :ممیزی بالینی فرایندی است نظام مند که در قالب انجام مراحل مختلف به ارتقا کیفیت خدمات سلامت در یک حیطه مشخص می پردازد. ممیزی بالینی در حقیقت آنچه در سیستم در حال انجام است را به طور مرتب منعکس می کند. از دیگر وظایف این محور معرفی فعالیتها و واحدهای برتر و عالی در سطح سازمان می باشد. با این وجود ممیزی بالینی باید واقع گرایانه همراه با بررسی منابع مورد نیاز باشد. در واقع ممیزی بالینی جنبه های مختلف طبابت فعلی اعم از تشخیص،درمان،مراقبت از بیماران و نحوه استفاده از منابع را مورد بررسی قرار داده و با استاندارد ها مقایسه می کند و با شناسایی و رفع تفاوت ها و نقص ها در جهت انطباق انها با بهترین طبابت ممکن اقدام نماید.این استاندارد ها که جنبه های قابل سنجش مراقبت از بیمار را تعریف می کنند باید همواره مبتنی بر شواهد باشند. حیطه های ممیزی بالینی ساختار: مجموع منابعی است که سیستم را قادر به ارائه خدمت یا مراقبت درمانی می‌سازد. فرایند: خود فرایند ارائه خدمات درمانی- مراقبتی و روشهای آن است. نتیجه: اثر نهایی فعالیت های انجام شده بر سلامتی و کیفیت زندگی دریافت کنندگان خدمات محور ششم مدیریت کارکنان Staff Management همانطور که از نام این محور پیداست به کارکنان به عنوان یکی از ارکان اساسی سازمان توجهی ویژه نموده و در زمینه های طراحی خط مشی ها، روش های اجرایی به روز شده و قراردادهای کاری، پایش عملکرد کارکنان، توسعه ی آنها و آموزش و یادگیری فعالیت می کند. مدیریت کارکنان، به موضوعاتی می‌پردازد که مهمترین منبع ارائه خدمات بالینی (کارکنان) را در راستای اهداف حاکمیت خدمات بالینی قرار دهد. مطمئناً رسیدن به اهداف ”کیفیت“ و ”پاسخگویی“ در خدمات بالینی، بدون اعمال مدیریت صحیح و اصولی بر کارکنان امکانپذیر نیست. از همین روست که مدیریت کارکنان به عنوان یکی از ارکان حاکمیت خدمات بالینی شناخته شده است محور هفتم آموزش و یادگیری Education and Training همانگونه که از نام این حیطه پیداست به آموزش کارکنان نگاهی ویژه داشته و سازمان را موظف می کند تا به تخصیص زمانی جهت آموزش کارکنان، تدوین استراتژی و برنامه عملی مشخص، دسترسی مناسب و مرتبط تمامی کارکنان به امکانات آموزشی، مدیریت آموزش و استفاده از نتایج برنامه های توسعه فردی جهت برنامه ریزی آموزشی توجه ویژه ای داشته باشد. آموزش مداوم بر اساس نیازهای حرفه ای پرسنل از اصول مهم CG است.این کار را می شود با روش های مصاحبه و پرسش نامه و در عین حال با استفاده از نیاز های هر شغل انجام داد. از آنچه در فوق بدان اشاره شد می توان دریافت که در مواردی نظیر رسیدگی به شکایت و رضایت بیماران، فرآیند احیا، خطاهای دارویی، تحلیل علت ریشه ای رویدادها، تحلیل مرگ و میر و ارزیابی دلیل ترخیص با میل شخصی، حاکمیت بالینی می تواند تاثیر گذار باشد.


تاریخ بروز رسانی:   17 تير 1391

تعداد بازدید:   ۱

 


چاپ
< >